loading...
پـــــــــارس كده
مسعود نعمتي نسب بازدید : 52 شنبه 15 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

برای فهرست کامل‌تر به کتاب دکتر محمد بشیر حسین  و کتاب دکتر محسن حافظیان رجوع کنید. برخی از افعال در گویش‌های فارسی مناطقی متداول هستند که در مناطق دیگر متروک شدند. برای نمونه شاریدن در سمرقند به معنی "ریختن آب و مایعات دیگر از بالا به پایین"(بنگرید به لغت آبشار) هست که در فارسی تهران امروزی رواج ندارد. در عین حال در فارسی امروز تهرانی واژه "شوتیدن" از شوت انگلیسی برگرفته شده است که در گویش‌های دیگر فارسی هنوز رواج ندارد.

افعال ساده
ریشهستاک گذشتهستاک حالگفتارنوشتارگذرایی
آجیدنآجید ? ?
آختنآختآهنج یا آهاز ?
آراستنآراستآرایگذرا
آزردنآزردآزارگذرا
آزمودنآزمودآزمای ? ?گذرا
آسودنآسودآسای ? ?
آشفتنآشفتآشوب ? ?گذرا
آغشتنآغشتآغار ? ?گذرا
آفریدنآفریدآفرین ? ?گذرا
آکندنآکندآکن ? ?گذرا
آگاهاندنآگاهاندآگاهانگذرا
آگاهانیدنآگاهانیدآگاهانگذرا
آگندنآگندآگن ? ?
آلودنآلودآلای ? ?گذرا
آمادنآمادآمای ? ?
آمدنآمدآی
آموختنآموختآموز ? ?گذرا
آمیختنآمیختآمیز ? ?گذرا
آوردنآوردآور ? ?گذرا
آویختنآویختآویز ? ?گذرا
آهیختنآهیختآهنج یا آهاز
ارزیدنارزیدارز
افتادنافتادافت
افراختنافراختافراز ? ?گذرا
افراشتنافراشتافراز ? ?گذرا
افروختنافروختافروز ? ?گذرا
افزودنافزودافزا ? ?گذرا
افسردنافسردافسُر ? ?
افشردنافشردافشر ? ?گذرا
افکندنافکندافکنگذرا
انباشتنانباشتانبار ? ?گذرا
انجامیدنانجامیدانجام ? ?
انداختنانداختاندازگذرا
اندوختناندوختاندوز ? ?گذرا
اندودناندود ? ? ?
اندیشیدناندیشیداندیش
انگاشتنانگاشتانگار ? ?
انگیختنانگیختانگیز ? ?
اوباشتناوباشتاوبار
ایستادنایستادایست
ایستاندنایستاندایستانگذرا
باختنباختباز ? ?گذرا
باراندنباراندباران ? ?
بارانیدنبارانیدباران ? ?
باریدنباریدبار
بافتنبافتباف ? ?گذرا
بالیدنبالیدبال ? ?
بایستنبایستبای
بخشاییدنبخشاییدبخشای ? ?گذرا
بخشودنبخشودبخشای ? ?گذرا
بخشیدنبخشیدبخشگذرا
برازیدنبرازیدبراز ? ?
بردنبردبرگذرا
بریدنبریدبرگذرا
بستنبستبندگذرا
بسودنبسودبسای
بلعیدنبلعیدبلعگذرا
بودنبودهست
بوسیدنبوسیدبوسگذرا
بوییدنبوییدبویگذرا
بیختنبیختنبیز ? ?گذرا
بیوسیدنبیوسیدبیوس ? ?
پاشاندنپاشاندپاشانگذرا
پاشیدنپاشیدپاشگذرا
پالاییدنپالاییدپالای ? ?گذرا
پالودنپالودپالای ? ?
پالیدن [۱۳]پالیدپال ? ?گذرا
پاییدنپاییدپایگذرا
پختنپختپرگذرا
پذیرفتنپذیرفتپذیرگذرا
پراکندنپراکندپراکن ? ?گذرا
پراندنپراندپرانگذرا
پرداختنپرداختپرداز ? ?گذرا
پرسیدنپرسیدپرسگذرا
پروردنپروردپرور ? ?گذرا
پرهیختنپرهیختپرهیز ? ?
پرهیزیدنپرهیزیدپرهیز ? ?
پریدنپریدپر
پژمردنپژمردپژمر
پژوهیدنپژوهیدپژوه
پسندیدنپسندیدپسند ? ?گذرا
پناهیدنپناهیدپناه ? ?
پنداریدنپنداریدپندار ? ?
پنداشتنپنداشتپندار ? ?
پوشیدنپوشیدپوشگذرا
پیچاندنپیچاندپیچان ? ?گذرا
پیچیدنپیچیدنپیچ ? ?
پیراستنپیراستپیرای ? ?گذرا
پیماییدنپیماییدپیمای ? ?گذرا
پیمودنپیمودپیمای ? ?گذرا
تاختنتاختتاز ? ?
تافتنتافتتاب ? ?گذرا
تراشیدنتراشیدتراش ? ?گذرا
ترساندنترساندترسانگذرا
ترسیدنترسیدترسگذرا
تمرگیدنتمرگیدتمرگ ? ?
توانستنتوانستتوان ? ?
توختنتوخت ? ? ?
توفیدنتوفیدتوف
تیغیدنتیغیدتیغ ? ?گذرا
جَستنجستجه ? ?
جُستنجستجوی ? ?گذرا
جنباندنجنباندجنبان ? ?گذرا
جنبانیدنجنبانیدجنبان ? ?گذرا
جنبیدنجنبیدجنب ? ?
جُندَن [۱۴]جُندجُن ? ?
جنگیدنجنگیدجنگ
جوشاندنجوشاندجوشان ? ?گذرا
جوشیدنجوشیدجوش ? ?
جَویدنجَویدجَو ? ?
جوییدنجوییدجوی ? ?گذرا
جهیدنجهیدجه
چاییدنچاییدچای
چرخاندنچرخاندچرخانگذرا
چرخیدنچرخیدچرخ
چسباندنچسباندچسبان ? ?گذرا
چسبیدنچسبیدچسبان ? ?
چُسیدنچسیدچس
چشیدنچشیدچشگذرا
چمیدنچمیدچم
چیدنچیدچین ? ?
خاراندنخاراندخارانگذرا
خاریدنخاریدخار
خاستنخاستخیز
خاییدنخاییدخای ? ?
خراشاندنخراشاندخراشان ? ?
خراشیدنخراشیدخراش ? ?
خرامیدنخرامیدخرام ? ?
خروشیدنخروشیدخروش
خریدنخریدخرگذرا
خزیدنخزیدخز
خسبیدنخسبیدخسب ? ?
خسپیدنخسپیدخسپ ? ?
خستنخستخست
خَلیدنخلیدخل
خندیدنخندیدخند ? ?
خوابیدنخوابیدخواب ? ?
خواستنخواستخواهگذرا
خواندنخواندخوانگذرا
خوراندنخوراندخورانگذرا
خوردنخوردخورگذرا
خوفیدنخوفید ?
دادنداددهگذرا
داشتنداشتدارگذرا
دانستندانستدانگذرا
درازیدندرازیددراز ? ?
درخشیدندرخشیددرخش
درودندروددرو ? ?
درویدندرویددرو ? ?
دریدندریددر
دزدیدندزدیددزد ? ?گذرا
دواندندوانددوان ? ?گذرا
دوختندوختدوزگذرا
دوشیدندوشیددوشگذرا
دویدندویددو
دیدندیدبینگذرا
راندنراندران ? ?گذرا
ربودنربودربا ? ?گذرا
رساندنرساندرسان ? ?گذرا
رَستنرستره ? ?
رُستنرستروی ? ?
رسیدنرسیدرس
رِشتنرشتریس ? ?
رَفتنرفترو
رُفتنرفتروب ? ?
رقصیدنرقصیدرقص
رویاندنرویاندرویان ? ?
روبیدنروبیدروب ? ?
روییدنروییدروی ? ?
ریختنریختریز
ریدنریدرین، ری
زادنزادزا ? ?
زاریدنزارید ?
زائیدنزائیدزای ? ?
زدنزدزن
زدودنزدودزدای ? ?
زنگیدنزنگیدزنگ ? ?
زیستنزیستزی، زیو
ساختنساختساز
سابیدنسابیدساب ? ?
ساییدنساییدسای ? ?
سپاردنسپاردسپار ? ?
سِپَردن [۱۵]سپردسپَر ? ?
سِپُردنسپردسپُر ? ?
سپوختنسپوختسپوز
ستادنستادایست ? ?
ستاندنستاندستان ? ?
ستدن [۱۶]ستدستان ? ?
ستردنسترد ? ? ?
ستودنستودستای ? ?
سرشتنسرشت ? ? ?
سراییدنسراییدسرای ? ?
سرودنسرودسرای ? ?
سُریدنسریدسُر ? ?
سُفتنسُفتسُنب ? ?
سگالیدنسگالیدسگال
سوختنسوختسوز
سودنسودسا ? ?
سوزاندنسوزاندسوزان
شاشیدنشاشیدشاش
شایستنشایستشای ? ?
شتاباندنشتاباندشتابان
شتابیدنشتابیدشتاب
شتافتنشتافتشتاب
شدنشدشو
شستنشستشوی
شکافتنشکافتشکاف
شکافیدنشکافیدشکاف ? ?
شکاندنشکاندشکان
شکستنشکستشکن
شگفتن/شکفتنشگفت/شکفت ?
شگافیدن/شکافیدنشگافید/شکافید ? ? ?
شگوفیدن/شکوفیدنشگوفید/شکوفید ? ? ?
شکیبیدنشکیبیدشکیب ? ?
شماردن/شمردنشمارد/شمردشمار/شمر
شناختنشناختشناس
شناساندنشناساندشناسان
شنفتنشنفتشنو ? ?
شنودنشنودشنو ? ?
شنیدنشنیدشنو
صرفیدنصرفیدصرف
طلبیدنطلبیدطلب
غارتیدنغارتیدغارت
غنودنغنودغنو ? ?
فرساییدنفرساییدفرسا ? ?
فرستادنفرستادفرست
فرسودنفرسودفرسای ? ?
فرمودنفرمودفرمای
فروختنفروختفروش
فریفتنفریفتفریب ? ?
فزودنفزودفزای
فسردنفسردفسر ? ?
فشردنفشردفشر ? ?
فکندنفکندفکن ? ?
فهماندنفهماندفهمان ? ?
فهمیدنفهمیدفهم
کاستنکاستکاه ? ?
کاشتنکاشتکار
کافتنکافتکاو ? ?
کاویدنکاویدکاو ? ?
کردنکردکن
کِشتنکشتکار ? ?
کُشتنکشتکش
کشیدنکشیدکش
کفیدنکفید ?
کندنکندکن
کوبیدنکوبیدکوب ? ?
کوشیدنکوشیدکوش ? ?
کوفتنکوفتکوب ? ?
گاییدنگاییدگای
گداختنگداختگداز ? ?
گذاردن/گذاشتنگذارد/گذاشتگذار
گذشتنگذشتگذر
گرازیدنگرازید ?
گرداندنگرداندگردان
گرفتنگرفتگیر
گریختنگریختگریز
گریستنگریستگری
گزاردنگزاردگزار ? ?
گَزیدنگَزیدگَز ? ?
گُزیدنگُزیدگُز ? ?
گساردنگساردگسار
گسستنگسستگسل ? ?
گسیختنگسیختگسل ? ?
گشادنگشادگشا ? ?
گشتنگشتگرد
گشودنگشودگشای
گفتنگفتگوی
گماردنگماردگمار
گماشتنگماشتگمار ? ?
گمیختنگمیختگمیز ? ?
گوزیدنگوزیدگوز
لاغریدنلاغریدلاغر ? ?
لستنلست ? ? ?
لِشتن [۱۷]لشتلیس ?
لغزیدنلغزیدلغز ? ?
لُمباندن [۱۸]لمباندلمبان ?
لُمباندن [۱۹]لمباندلمبان ?
لُمبیدن [۲۰]لُمبیدلمب
لیسیدنلیسیدلیس ? ?
مالاندنمالاندمالان ? ?
مالیدنمالیدمال ? ?
ماندنماندمان ? ?
مانستن [۲۱]مانستمان✓ فقط زمان حال✓ فقط زمان حال
مردنمردمیر ? ?
مشتنمشتمال ? ?
مولیدنمولید ?
موییدنموییدموی
میزیدنمیزیدمیز ? ?گذرا
نالیدننالیدنال ? ?
نامیدننامیدنام ? ?
نشاندننشاندنشان ? ?
نشستننشستنشین
نگاشتننگاشتنگار ? ?
نگریستننگریستنگر
نمودننمودنمای
نواختننواختنواز ? ?
نوردیدننوردیدنورد ? ?
نوشتننوشتنویس ? ?
نوشیدننوشیدنوش
نهادننهادنه
نهاندننهاندنهان
نهشتننهشتنه ? ?
نهفتننهفت ?
ورزیدنورزیدورز
وزیدنوزیدوز
هراسیدنهراسیدهراس ? ?
هشتنهشتهل ? ?
یاختنیاختیاز ? ?
یارستنیارستیار ? ?
یازیدنیازیدیاز ? ?
یافتنیافتیاب ? ?
منبع:ویکیپدیا
مسعود نعمتي نسب بازدید : 54 شنبه 15 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

فعل ساده در ادبیّات فارسی فعلی است که مصدر آن از یک کلمه تشکیل شده باشد. حدود دوهزارتا از افعال پارسی که در ادبیات فارسی به کار رفته اند را دکتر محمد بشیر حسین در کتاب "فهرست فعل‌های پارسی" گردآوری کردند. دکتر محمد ملایری دربارهٔ صرف فعل در زبان علمی فارسی نیز یک مقاله نوشتند . کتاب اخیر دکتر محسن حافظیان(دکترا در زبانشناسی از دانشگاه سوربن و هم‌اکنون استاد دانشگاه در کانادا) نیز حدود پانصد و هشتاد و شش فعل سادهٔ رایج‌تر در زبان فارسی را بررسی کرده است و مشتق‌هایی رایج در زبان فارسی از این فعل‌ها را نیز معرفی نموده است.. کتاب دربرگیرندهٔ بیش از پنج هزار واژه است که از فعل‌های فارسی برگرفته شده اند و توانایی زبان فارسی را در زمینهٔ واژگان‌سازی و گوناگونی ساختارهای واژگان‌ساز نمایان می‌کند.


حدود دوهزار فعل سادهٔ فارسی که در ادبیات فارسی بکار رفته، در کتاب «فهرسهت فعل‌های فارسی» توسط محمد بشیر حسین گردآوری شده‌است. اما محمدرضا باطنی بر اساس کتاب «تاریخ زبان فارسی» نوشته‌ی پرویز ناتل خانلری معتقد است: در زبان فارسی امروز «حد اکثر ۲۰۰ فعل سادهً فعال وجود دارد که از آنها می توان مشتق به دست آورد!»، این در حالیست که شمار این فعل‌ها در زبان فرانسوی ۴۱۶۰ تخمین شده است و در زبان انگلیسی تعداد فعل‌های ساده‌ی زایا از این هم بیشتر است. همچنین محمد ملایری دربارهٔ صرف فعل در زبان علمی فارسی یک مقاله نوشته‌است. کتاب اخیر محسن حافظیان (دکترا در زبانشناسی از دانشگاه سوربن و هم‌اکنون استاد دانشگاه در کانادا) نیز حدود پانصد و هشتاد و شش فعل ساده رایج‌تر در زبان فارسی را بررسی کرده‌است و مشتق‌هایی رایج در زبان فارسی از این فعل‌ها را معرفی نموده‌است. کتاب دربرگیرنده بیش از پنج هزار واژه‌است که از فعل‌های فارسی برگرفته شده‌اند و توانایی زبان فارسی را در زمینهٔ واژگان­‌سازی و گوناگونی ساختارهای واژگان‌ساز نمایان می‌کند.


مسعود نعمتي نسب بازدید : 52 شنبه 15 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

این بار،ما برای دبیران ادبیات،استادان،پیشکسوتان و... چند عکس با کیفیت بسیار بالا از کتاب های قدیمی(احتمالا قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی)فراهم آور دیم تا آنان یادی از گذشته کنند.(کپی برداری از این مطلب تنها باذکر نام و یا آدرس این وبلاگ مجاز می باشد و در غیر این صورت پیگرد قانونی دارد)







 









مسعود نعمتي نسب بازدید : 65 شنبه 15 اردیبهشت 1403 نظرات (0)


در جهان خیام به عنوان یک شاعر، ریاضیدان و اخترشناس شناخته شده‌است. هرچند که اوج شناخت جهان از خیام را می‌توان پس از ترجمه شعرهای وی به وسیله ادوارد فیتزجرالد دانست. این در حالی است که بسیاری از پژوهشگران شماری از شعرهای ترجمه‌شده به وسیله فیتزجرالد را سروده خیام نمی‌دانند و این خود سبب تفاوت‌هایی در شناخت خیام در نگاه ایرانی‌ها و غربی‌ها شده‌است. تأثیرات خیام بر ادبیات غرب از مارک تواین تا تی. اس الیوت او را به نماد فلسفه شرق و شاعر محبوب روشنفکران جهان تبدیل کرده‌است.

پس از گذاشتن نرم افزار رباعیات خیام،این بار ما برای شما دانلود کتاب ترانه های خیام با فرمتPDF را فراهم آوردیم.

 بارگیری(کلیک کنید)

مسعود نعمتي نسب بازدید : 40 شنبه 15 اردیبهشت 1403 نظرات (0)


توضیح

دیوان حافظ مجموعه اشعار حافظ را در بر می‌گیرد. اکنون، بیش از دویست سال از اوّلین چاپ رسمی این دیوان گذشته‌است، که در فاصله ۱۲۰۰ تا ۱۲۰۶ ه. ق. در کلکته صورت گرفت.

در این مطلب ما بر آن شدیم تا دیوان حافظ را به صورت پی دی اف برای شما فراهم آوریم.

  بارگیری (کلیک کنید)

مسعود نعمتي نسب بازدید : 46 شنبه 15 اردیبهشت 1403 نظرات (0)


مقدمه

گلستان سعدی،کتابی است پر بار به قلم سعدی شیرین سخن(گفت به فصل بهار...!)

توضیح

گلستان سعدی کتابی است به پارسی آمیخته به نظم و نثر که در سال(656 هـ.ق) سعدی آن را نگاشته است.گلستان سعدی هشت باب دارد و اساس این کتاب بر بیان حکایت است و هدف آن تربیت انسان هاست.

اصل مطلب!

ما در اسن قسمت سعی بر این داریم تا شما را با ادبای زبان و ادبیات پارسی آشنا کنیم؛از این جهت،برای شما مطلب بارگیری گلستان سعدی فراهم    آورده ایم.

     بارگیری(کلیک کنید)

مسعود نعمتي نسب بازدید : 49 شنبه 15 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

 ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری

چنانكه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یك زبان رسمی عمومی بكار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در كلیساهای نسطوری ایران كه در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت.

پیداست كه با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمه‏ای سخت خورد لیكن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب كتبی كه اكنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است.

تا قسمتی از قرن سوم هجری كتابهای معتبری بخط و زبان پهلوی تألیف شده و تا حدود قرن پنجم هجری روایاتی راجع بآشنایی برخی از ایرانیان با ادبیات این لهجه در دست است و مثلاً منظومه ویس و رامین كه در اواسط قرن پنجم هجری بنظم درآمده مستقیماً از پهلوی بشعر فارسی ترجمه شده و حتی در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداویرفنامه پهلوی را بنظم فارسی درآورد.

در سه چهار قرن اول هجری بسیاری از كتب پهلوی در مسائل مختلف از قبیل منطق، طب، تاریخ، نجوم، ریاضیات، داستانهای ملی، قصص و روایات و نظایر آنها بزبان عربی ترجمه شد و از آنجمله است: كلیله و دمنه، آیین نامه، خداینامه، زیج شهریار، ترجمه پهلوی منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها.

در همین اوان كتبی مانند دینكرت، بندهشن، شایست نشایست،ارداویرافنامنه، گجستك ابالش، یوشت فریان، اندرز بزرگمهر بختكان، مادیگان شترنگ، شكند گمانیك و یچار و امثال آنها بزبان پهلوی نگاشته شد كه بسیاری مطالب مربوط به ایران پیش از اسلام و آیین و روایات مزدیسنا و داستانهای ملی در آنها محفوظ مانده است. مؤلفان این كتب غالباً از روحانیون زرتشتی بوده و باین سبب از تاریخ و روایات ملی و دینی ایران قدیم اطلاعات كافی داشته‏اند. از این گذشته در تمام دیوانهای حكام عرب در عراق و ایران و ماوراءالنهر تا مدتی از خط و لهجه پهلوی استفاده میشده است.

با همه این احوال پیداست كه غلبه عرب و رواج زبان دینی و سیاسی عربی بتدریج از رواج و انتشار لهجه پهلوی میكاست تا آنجا كه پس از چند قرن فراموش شد و جای خود را بلهجات دیگر ایرانی داد.

خط پهلوی هم بر اثر صعوبت بسیار و نقص فراوان خود بسرعت فراموش گردید و بجای آن خط عربی معمول شد كه با همه نقصهایی كه برای فارسی زبانان داشت و با همه نارسایی بمراتب از خط پهلوی آسانتر است.

بهمان نسبت كه لهجه پهلوی رسمیت و رواج خود را از دست میداد زبان عربی در مراكز سیاسی و دینی نفوذ می‏یافت و برخی از ایرانیان در فراگرفتن و تدوین قواعد آن كوشش میكردند اما هیچگاه زبان عربی مانند یك زبان عمومی در ایران رائج نبود و بهیچ روی بر لهجات عمومی و ادب ایرانی شكستی وارد نیاورد و عبارت دیگر از میان همه ملل مطیع عرب تنها ملتی كه زبان خود را نگاه داشت و از استقلال ادبی محروم نماند ملت ایرانست.

 

مسعود نعمتي نسب بازدید : 43 شنبه 15 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

نفوذ لغات عربی در لهجات ایرانی


پیداست كه این نفوذ سیاسی و دینی و همچنین مهاجرت برخی از قبایل عرب بداخل ایران و آمیزش با ایرانیان و عواملی از این قبیل باعث شد كه لغاتی از زبان عربی در لهجات ایرانی نفوذ كند. این نفوذ تا چند قرن اول هجری بكندی صورت میگرفت و بیشتر ببرخی از اصطلاحات دینی (مانند: زكوة، حج، قصاص...) و اداری (مانند: حاكم، عامل، امیر، قاضی، خراج...) و دسته‏ ای از لغات ساده كه گشایشی در زبان ایجاد میكرد یا بر مترادفات میافزود (مانند: غم، راحت، بل، اول، آخر...) منحصر بود و حتی ایرانیان پاره‏ای از اصطلاحات دینی و اداری عربی را ترجمه كردند مثلاً بجای «صلوة» معادل پارسی آن «نماز» و بجای «صوم» روزه بكار بردند.

در این میان بسیاری اصطلاحات اداری (دیوان، دفتر، وزیر...) و علمی (فرجار، هندسه، استوانه، جوارشنات، زیج، كدخداه...) و لغات عادی لهجات ایرانی بسرعت در زبان عربی نفوذ كرد و تقریباً بهمان نسبت كه لغات عربی در لهجات ایرانی وارد شد از كلمات ایرانی هم در زبان تازیان راه یافت.

باید بیاد داشت كه نفوذ زبان عربی بعد از قرن چهارم هجری و خصوصاً از قرن ششم و هفتم ببعد در لهجات ایرانی سرعت و شدت بیشتری یافت.

نخستین علت این امر اشتداد نفوذ دین اسلام است كه هر چه از عمر آن در ایران بیشتر گذشت نفوذ آن بیشتر شد و بهمان نسبت كه جریانهای دینی در این كشور فزونی یافت بر درجه محبوبیت متعلقات آن كه زبان عربی نیز یكی از آنهاست، افزوده شد.

دومین سبب نفوذ زبان عربی در لهجات عربی در لهجات ایرانی خاصه لهجه دری، تفنن و اظهار علم و ادب بسیاری از نویسندگانست از اواخر قرن پنجم به بعد. جنبه علمی زبان تازی نیز كه در قرن دوم و سوم قوت یافت از علل نفوذ آن در زبان فارسی باید شمرده شد.

این نفوذ از حیث قواعد دستوری بهیچ روی (بجز در بعض موارد معدود بی اهمیت) در زبان فارسی صورت نگرفته و تنها از طریق مفردات بوده است و حتی در مفردات لغات عربی هم كه در زبان ما راه جست براههای گوناگون از قبیل تلفظ و معنی آنها دخالتهای صریح شد تا آنجا كه مثلاً بعضی از افعال معنی و وصفی گرفت (مانند:لاابالی= بی‏باك. لایعقل= بی‏عقل، لایشعر= بی‏شعور، نافهم...) و برخی از جمعها بمعنی مفرد معمول شده و علامت جمع فارسی را بر آنها افزودند مانند: ملوكان، ابدالان، حوران، الحانها، منازلها، معانیها، عجایبها، موالیان، اواینها...

چنانكه در شواهد ذیل می‏بینیم:
ببوستان ملوكان هزار گشتم بیش گل شكفته برخساركان تو ماند
(دقیقی)

وگر بهمت گویی دعای ابدالان نبود هرگز با پای همتش همبر
(عنصری)

گر چنین حور در بهشت آید همه حوران شوند غلمانش
(سعدی)

زنان دشمنان در پیش ضربت بیاموزند الحانهای شیون
(منوچهری)

بیابان درنورد و كوه بگذار منازلها بكوب و راه بگسل
(منوچهری)

من معانیهای آنرا یاور دانش كنم گر كند طبع تو شاها خاطرم را یاوری
(ازرقی)

گذشته از این نزدیك تمام اسمها و صفتهای عربی را كه بفارسی آوردند با علامتهای جمع فارسی بكار بردند (مانند: شاعران، حكیمان، زائران، امامان، عالمان. نكتها، نسخها، كتابها...)

بدین جهات باید گفت لغات عربی كه در زبان فارسی آمده بتمام معنی تابع زبان فارسی شده و اصولاً تا اواخر قرن پنجم جمعهای عربی نیز بنحوی كه امروز میان ما معمول است تقریباً مورد استعمالی نداشته است.

 

مسعود نعمتي نسب بازدید : 67 شنبه 15 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

 مقدمه

دولت ساسانی با شكستهای پیاپی سپاهیان ایران از لشگر مسلمانان در جنگهای ذات السلاسل(12هجری) و قادسیه(14 هجری) و جلولاء(16 هجری) و نهاوند(21 هجری) واژگون شد، و نفوذ مداوم مسلمین در داخله شاهنشاهی ایران تا ماوراءالنهر كه تا اواخر قرن اول هجری بطول انجامید، سبب استیلای حكومت اسلامی بر ایران گردید و ایرانیان برای قرونی تحت سیطره اعراب درآمدند.

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظر شما وضعییت زبان پارسی چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 28
  • آی پی دیروز : 16
  • بازدید امروز : 30
  • باردید دیروز : 12
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 42
  • بازدید ماه : 42
  • بازدید سال : 133
  • بازدید کلی : 6,673